آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات آریسا

بوس هوایی

سلام دختر ناز و قشنگ من ، سلام جوجه کوچولوی من ، سلام لب کوچولوی من ، سلام دست کوچولوی خوشگل من ، فدات بشم من ، امروز برای اولین بار بوس هوایی فرستادی ، وااای که چقد بامزه بود ، خیلی شیرین بود ، امروز نیلوفر جون خونمون بود و وقت رفتن نیلوفر جون بقلت کردم رفتیم دم در ، تا نیلوفر جون رو بدرقه کنیم بعد من واس نیلوفر جون یه بوس هوایی فرستادم ، و بعد شما هم تکرار کردی ، اون دست کوچولوت رو گذاشتی رو لب کوچولوت و واس نیلوفر جون چند تا بوس هوایی پشت هم  فرستادی واااااای من یه ذوقی کردن که نگو ، دلم میخواس اون دستتو بخورم ، وقتی هم بابایی اومد مدام بوس هوایی میدادی ، بابایی چقد ذوق کرد ، فدات شم آآآ قربونت بشم دست کوچولوی من&n...
18 آبان 1394

هفتمین مروارید

سلام دختر ناز و قشنگم ، یکی یدونه ی من ، چطوری دختر قشنگ من ؟ خوبی مامانم ؟ فدات بشم عزیز دلم دخترم هفتمین دندون خوشگلت هم در اومد ،پایین سمت  چپ امیدوارم هر روزت قشنگتر از دیروز باشه ناز من، دخترم این چند وقته فقط میگی نه نه نه نه خیلی هم با قاطعیت میگی آدم دلش میخواد درسته قورتت بده خانوم  دختر فسقلی من ماشا... چقد تیز پا شده ، همچین بدو بدو میکنی که آدم غش میکنه چند وقته از پوشک عوض کردن در فراری !!! هروقت میبینی دارم شیر روشویی رو باز میکنم با اون پاهای کوچولوت بدو بدو فرار میکنی مثل مانکنا حرکت میکنی روی یه خط افقی قر میدی قر میدی میری ،،، فرار میکنی میری آشپزی ، قائم میشی من میام و ...
18 آبان 1394
1